خلاصه کتاب عادتهای اتمی
دوست دارید چه تغییر مثبتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ شاید دوست داشته باشید غذاهای سالم بخورید، بیشتر کتاب بخوانید، زبان جدیدی یاد بگیرید یا در سازِ ویالون زبردست شوید. هر تغییری که باشد، انجام آن دشوارتر از آن است که تصور میکنید. صرفاً خواستن این تغییرات، به معنای عملی شدن آنها نیست؛ پس وقتی میگویید میخواهم بیشتر کتاب بخوانم، بدان معنا نیست که ناگهان کتاب «جنگ و صلح اثر لئو تولستوی» را به جای سریال مورد علاقهتان انتخاب کنید.
اینجاست که پای عادتها به وسط میآید.
در این خلاصه، ایدههای کلیدی جیمز کلیر در کتاب عادات اتمی را بررسی میکنیم و با همراهی یکدیگر، متوجه خواهیم شد که ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی، نیازمند تغییر و تحول بزرگی نیستند! لازم نیست برای ایجاد تغییر بزرگ، انقلابی در زندگیتان ایجاد کنید یا شخصیتتان را از اول بکوبید و بسازید! به جای این کار، با ایجاد تغییرات کوچک در رفتار خود و نگه داشتن و تکرار آنها در طول زمان، به عاداتی میرسید که نتایج بزرگی دربر خواهند داشت.
عادات کوچک، تغییرات شگفتانگیزی در زندگیتان ایجاد خواهند کرد و لزوماً این تغییرات هنگام رخ دادن قابل مشاهده نیستند و در آخر است که تأثیرات آنها را متوجه میشوید. البته میدانیم که ندیدن نتایج تلاشهایتان، میتواند کمی دلسرد کننده باشد. اگر چنین حسی دارید و با حس نکردن تغییرات آنی و مثبت، کمی ناامید و دلسرد شدهاید، بسیار مهم است که بر مسیر فعلی به جای نتایج نهایی تمرکز کنید.
فرض کنید مقداری پول در حساب پسانداز خود دارید و هر ماه اندکی به آن اضافه میکنید. بله در حال حاضر شاید مبلغ بسیار زیادی به نظر نرسد اما مطمئن باشید که در مسیر درستی قرار دارید. چند ماه یا چند سال آینده را به همین روال پیش بگیرید و در آخر، افزایش بزرگی خواهید دید. هرگاه حس کردید نتیجه نهایی بسیار دور از دسترس به نظر میرسد، به یاد بیاورید که شما در مسیر درست قرار دارید و کارها را آنطور که باید، انجام میدهید.
در قرن نوزدهم، روانشناسی آمریکایی به نام “اِدوارد لی ثورندایک” سعی کرد پاسخی برای این سؤال بیابد. او ابتدا چند گربه را داخل جعبهای سیاه قرار داد و منتظر شد تا زمان فرار کردن آنها را از داخل آن جعبه اندازه بگیرد. همانطور که انتظار میرفت، تمام گربهها به شدت به دنبال راهی برای فرار کردن بودند؛ آنها مدام دیوارههای جعبه را چنگ میزدند و هر گوشه را بو میکشیدند تا راهی برای خارج شدن پیدا کنند. درنهایت، گربهها فهمیدند اهرمی وجود دارد که با فشار دادن آن میتوانند از داخل جعبه فرار کنند.
ثورن دایک این آزمایش را دوباره و دوباره با گربههایی که موفق شده بودند از جعبه فرار کنند، تکرار کرد و هر بار، گربهها بجای چنگ زدن و بو کشیدن، بلافاصله اهرم را فشار میدادند. پس از ۲۰-۳۰ بار تکرار این آزمایش، میانگین زمان فرار گربه از جعبه به شش ثانیه رسید.
به عبارت دیگر، پروسه خارج شدن از جعبه برای گربهها تبدیل به عادت شده بود.
ثورن دایک با این آزمایش متوجه شد که اگر یک کار یا فعالیت، نتیجهای مورد نظر و دلخواه برای ما به همراه داشته باشد، آن را به قدری تکرار میکنیم که به صورت خودکار، تبدیل به عادت میشود. در این آزمایش، آن نتیجهی مورد نظر برای گربهها، آزاد شدن بود.
نگه داشتن عادات کار سختی است و در قسمت آخر، راههایی را بررسی میکنیم که میتوانیم با انجام آنها، این عادات را حفظ کنیم.
یک راه ساده، «پیگیری عادات» است.
در سراسر تاریخ، افرادی موفق بودهاند که عادات خود را پیگیری کردهاند. شناختهشدهترینِ آنها، “بنجامین فرانکلین” است که از بیست سالگی، همیشه دفترچهای به همراه خود داشت که در آن عادتهای سیزدهگانه خود را ثبت و دنبال میکرد. این عادتها شامل انجام کارهای مفید، بحث بیهوده نکردن با دیگران و… بودند و او هر شب پیشرفت خود را در هر قسمت ثبت میکرد.
شما نیز میتوانید روش بنجامین فرانکلین را با استفاده از یک دفترچه یا تقویم دنبال کنید و هر روز عادات و رفتارهای خود را در آن بنویسید. پس از مدتی متوجه میشوید که این روش بسیار هم مفید بوده و انجام این کار خودش برای شما به یک عادت رضایتبخش تبدیل شده است و به کمک آن همیشه پر از انگیزه هستید.
کامل ترین خلاصه کتاب عادت های اتمی