دانلود کتاب داستان فراری
فروشگاه فایل فروشگاه کتاب سروش
دانلود کتاب داستان فراری


توضیحات محصول
توضیحات: این کتاب شامل سه داستان
نمایش فهرست مطالب
- فراری
- خطاکار
- تقصیر از کی بود
فراری
آنتوان پاولویچ چخوف، در سال ۱۸۶۰، در شهر تاریخی و بندریِ «تاگانروگ» در جنوب روسیه به دنیا آمد و در سال ۱۹۰۴، درگذشت. با گذشت یک قرن از زندگی این نویسنده، او هنوز هم یکی از مهمترین، چیرهدستترین و حرفهایترین داستاننویسان و نمایشنامهنویسان تاریخ ادبیات جهان است.
داستانهای آنتوان چخوف، نویسنده صاحب سبک روسی، داستانهای کوتاهِ مدرنِ رئالیستی هستند. این نویسنده کلاسیک، زیست روسی زمانه خود را نه با زبانی عاری از پیچیدگیهای ادبی که با زبانی ساده اما غنی روایت کرده است؛ داستان زندگی آدمهای بینام و عادی جامعه. به درستی او را نماینده برجسته رئالیسم روسی، در اواخر قرن نوزدهم میدانند.
زبان او زبانی است دوپهلو، کنایی و گزنده و در برخی آثارش کوبنده و پرشور که سایه طنز بر آن شاید کمی پررنگ و کمرنگ شود اما محو نمیشود.
آثار چخوف مطالعه وسیعی بر زندگی روسی زمان اوست و به قدری دقیق است که طعنه به منابع انسانشناختی و جامعهشناختی میزند.
برخی آنتوان چخوف را بنیانگذار داستان مدرن کوتاه و «پدر داستان کوتاه مدرن» میدانند و حقیقت امر این است که تأثیر او را بر گروههای متنوعی از داستاننویسان میتوان مشاهده کرد؛ فلانری اوکانر، تنسی ویلیامز، ویلیام سامرست موام و خیلیهای دیگر. بسیاری از مردم انگلیس چخوف را به عنوان نمایشنامهنویس میشناسند تا داستاننویس، چراکه برخی از نمایشنامههای او معروفتر از داستانهایش شدند؛ مثلا دایی وانیا، سه خواهر و باغ آلبالو. او در زمان کوتاه زندگی خود بیش از ۷۰۰ اثر ادبی و ۱۶ نمایشنامه خلق کرد.
چخوف نویسندگی رسمی خود را با انتشار آثاری در نشریات طنز آغاز کرد و آثار اولیه خود را با نام مستعارِ «چخونته» منتشر میکرد.
نخستین داستان بلندی که چخوف نوشت، رمان «استپ» بود که سال ۱۸۸۷، در بازگشت از سفر خود به اوکراین نوشت. این داستان در سال ۱۸۸۸ منتشر شد و به عنوان شاهکاری از چخوف توانست جایزه پوشکین را از آن خود کند. این رمان کیفیت اصیل داستاننویسی چخوف را نمایان میکرد و در آن زمان به جای روزنامه در یک مجله ادبی به چاپ رسید. استپ درواقع خودزندگینامهای محسوب میشود که از زبان یک کودک روایت میشود؛ کودکی که برای درس خواندن به شهر فرستاده میشود و در میان راه از دهکدههای مختلفی عبور میکند و از خلال این سفر ما را به متن زندگی مردم میبرد. مردمی ساده و بدون مقام و منصب. این داستان چونان یک قومشناسی نوشته شده است.
در سال ۱۸۸۹، آنتوان چخوف یکی از بهترین رمانهای کوتاه اواخر قرن نوزدهم را منتشر کرد؛ «بانویی با سگ کوچک».
اتاق شماره ۶ داستانی درباره رنج روحی و اجتماعی مردم روسیه که از خلال ارتباط پزشک یک بیمارستان با بیمارانش به خصوص ایوان، یکی از آن ۵ بیمار، روایت میشود. این داستان را چخوف، در سال ۱۸۹۲، در زمان سکونتش در ملیخوو نوشت. اتاق شماره ۶، در زمان حیات خود چخوف به زبانهای انگلیسی، بلغاری، مجار، دانمارکی، آلمانی، نروژی، صربی، فنلاندی، فرانسوی، چک، سوئدی و لهستانی ترجمه شد.
در دوره ملیخوو، چخوف گویی به طور ضمنی به آموزههای تولستوی حمله کرد؛ او که زمانی پیش از این خود شاگرد رویکرد تولستوی به زندگی بود. داستان اتاق شماره ۶ یکی از نشانههای عبور از تولستوی شناخته میشود. داستانهایی همچون «در زندگی من» (۱۸۹۶) و سهگانه «مردی در یک پرونده»، «انگور فرنگی» و «درباره عشق» (۱۸۹۸) نیز در چنین فضایی هستند.
اواخر دهه ۸۰ منتقدان به چخوف مشهورشده تاختند که غیرسیاسی است و او صدالبته این نقد را وارد نمیدانست. او در اوایل دهه ۹۰ به تنهایی به جزیره ساخالین- واقع در ۹۶۰۰ کیلومتری شرق مسکو و در سمت دیگر سیبری- رفت و با خطراتی در راه مواجه شد. در آنجا با انجام مطالعاتی بر زندگی مردم سرانجام «جزیره ساخالین» را میان سالهای ۹۳- ۹۴ منتشر کرد و در سالنامه کتابشناسی روسی به عنوان افتخار دست یافت.
ایوانف، نخستین نمایشنامه آنتوان چخوف بود که در سال ۱۸۸۷ کامل شد و در چهار پرده در مسکو و سنپطرزبورگ به صحنه رفت. یک سال پیش از آن نمایشنامه کوتاه یکپردهای «آواز قو» را نوشته بود. زمانی که ایوانف نوشته شد درک امروزی از بیماری روانی وجود نداشت و از نشانههای آن با عنوان ملانکولی یاد میشد.
نمایشنامه کمدی «مرغ دریایی»، چهارمین اثر ادبی چخوف است. او نگارش این نمایشنامه را در سال ۱۸۹۵ آغاز کرد و یک سال پس از آن، در ۱۷ اکتبر سال ۱۸۹۶، در سالن تئاتر الکساندرینسکی در سنپطرزبورگ به نمایش درآورد.
نمایشنامه معروف و تأثیرگذار «سه خواهر» را چخوف در سال ۱۹۰۰ برای اجرا در تئاتر هنر مسکو نوشت و در ۳۱ ژانویه ۱۹۰۱ برای نخستین بار این نمایش به روی صحنه تئاتر هنر مسکو رفت و با استقبال گسترده مردم مواجه شد. در این نمایش اولگا کنیپر نقش ماشا را بازی میکرد.
آخرین نمایشنامه چخوف «باغ آلبالو» بود. پس از اولین شب اجرای این نمایش چخوف درگذشت.