اشعار هاشور ۳۷ لیلا طیبی
اشعار هاشور ۳۷ لیلا طیبی
(۱)
شکستی مرا،
مانند سازِ شکستهام!
تعمیر هم بشوم،
با دلِ ناکوک چه میکنی؟!
ـــــــــــــــــــــ
(۲)
قلمم زبانش گرفتهست!
گویی لال شده،
[زبان بسته]!!!
از بس،
از دلتنگی برایش گفتم وُ
او نوشت...
ــــــــــــــــــــــ
(۳)
بند پوتینش را محکمتر بست؛
وقتی که گفتم نرو!
***
عشقی بالاتر از من داشت!؟
به گمانم،
خدا را پیدا کرده بود...
#لیلا_طیبی (رها)
اشعار هاشور ۳۷ لیلا طیبی
(۱)
شکستی مرا،
مانند سازِ شکستهام!
تعمیر هم بشوم،
با دلِ ناکوک چه میکنی؟!
ـــــــــــــــــــــ
(۲)
قلمم زبانش گرفتهست!
گویی لال شده،
[زبان بسته]!!!
از بس،
از دلتنگی برایش گفتم وُ
او نوشت...
ــــــــــــــــــــــ
(۳)
بند پوتینش را محکمتر بست؛
وقتی که گفتم نرو!
***
عشقی بالاتر از من داشت!؟
به گمانم،
خدا را پیدا کرده بود...
#لیلا_طیبی (رها)