چگونه میتوانیم درک عمیقی از کتابها داشته باشیم؟


در طی سالهای اخیر، خوشبختانه شاهد رشد سرانه مطالعه کشور بودیم و تعداد بیشتری از مردم ما، کتاب میخوانند. اتفاق فرخندهای که موجب آگاهی بیش از پیش اقشار مختلف جامعه شده است.
با اینحال، مطالعه کتاب اگرچه که خوب است؛ اما به تنهایی کافی نیست و به احتمال زیاد درک کاملی از محتوای کتابها به دست نمیآید. زیرا که برای درک کامل یک کتاب، شما باید آن را بررسی، تجزیه و تحلیل کنید و این، با یکبار خواندن متن کتاب به دست نمیآید.
پس احتمالا میپرسید که چه کنیم؟ کتابها را چندباره بخوانیم؟
در پاسخ به این سوالات، راهکارهای زیادی را میتوان نوشت؛ اما به گمانم هیچ راهحلی موثرتر و بهتر از نوشتن در مورد محتوای کتابها پس از مطالعه بخشهای مختلف کتاب وجود ندارد؛ چرا که شما هنگام نوشتن درباره یک موضوع، ناچار مجبور به تجزیه و تحلیل همه جانبه آن موضوع خواهید شد و چنین فرصت کمیابی، تنها در زمان «نوشتن» به دوست میآید.
در این روش، کافی است که یک دفتر یا صفحه ورد را در سیستمتان را انتخاب کنید و در آن پس از خواندن هر فصل یا تعداد مشخصی از صفحات کتاب، اندکی در مورد آن بنویسید. حالا این نوشته میتواند هرچیز باشد: خلاصهای از آنچه که خواندهاید باشید؛ یا حتی نظر شخصیتان در مورد محتوای مطالعه شده.
با اینکار، شما خواسته یا ناخواسته زمانی را صرف یادآوری وقایع کتاب و مرور ذهنی میکنید؛ در نتیجهی این یادآوری، درک عمیقتری از محتوای کتاب خواهید داشت. چرا که شما یکبار کتاب را مطالعه کردهاید، یکبار هم درمورد محتوای آن، اندیشیدهاید و در آخر هم نتیجهی این فرآیند را روی کاغذ آوردهاید.
از طرفی، با داشتن مجموعه یادداشتهایی از بخشهای مختلف یک کتاب، میتوانید پس از پایان آن یک مرورنامه برای کتاب بنویسید؛ مرورنامههایی که در صورت انتشار و حضور در صفحات اول گوگل، میتوانند شما را به مخاطبانی علاقهمند به کتاب نزدیک و تعاملات خوبی را به شما هدیه کنند.
در واقع، نوشتن یادداشت در مورد بخشهای مختلف کتاب تیری است که به دو نشانه برخورد میکند: هم درک کاملتری از محتوای کتاب به شما میدهد و هم، یک سبد محتوایی جدید برای صفحات مجازیتان و شبکهسازی ایجاد میکند.