10 کلیشه درباره نویسندگان فریلنسر که کاملاً اشتباه هستند!

حتماً اشخاصی اطراف شما پیدا می‌شوند که زندگی نویسندگی شما را جدی نگیرند. آن­‌ها معمولاً سعی می­‌کنند تا از این که شغل کارمندیتان را ترک کنید و به فریلنسینگ روی آورید، پیشگیری کنند. شاید حتی  از سوی آنان مورد تمسخر نیز قرار گرفته‌اید، با این مضمون که نویسنده­‌ی فریلنسر بودن فقط برای خیال­‌بافان و تنبل­‌هاست. بنابراین، زندگی نویسندگی شما و بسیاری از فریلنسرهای دیگر توسط افرادی که واقعاً چیزی در مورد چگونگی موفق بودن در فریلنسرینگ نمی­‌دانند؛ زیرسؤال می‌­رود. با این که ممکن است آن­‌ها واقعاً ندانند که نویسنده فریلنسر بودن به چه معنی است، اما احتمال این­که این افراد حسود باشند، بسیار بالاست. 

Image for post
Image for post

شاید روزی خود آن­‌ها هم در مورد چنین اقدامی فکر کرده باشند و چون مردد بوده یا بیش از حد از سقوط ترسیده­‌اند، هرگز از لبه­‌ی منطقه­‌ی امن ذهن خود نپریده­‌اند تا لذت پرواز را درک کنند. فراموش نکنید که اگر تمام نظرات منفیِ چنین افرادی را به درون خود جذب کنید، این امر می­‌تواند سبب خودشکنی شما شود و خودتان را در جایگاه یک بازنده احساس کنید. شما با این کار کم­‌کم شروع به پرورش این باور در خودتان می­‌کنید که به اندازه کافی خوب و باهوش نیستید تا از نوشتن کسب درآمد کنید. برای پیشگیری از چنین حسی، باید حقایق مقابله با مهم‌­ترین کلیشه­‌های ذهنی در مورد زندگی نویسندگی را بدانید تا ذهن شما آرامش خود را از دست ندهد و به این باور که مسیر درستی را طی می‌­کنید، اطمینان یابید.

1. شما هیچ شانسی برای اشتغال ندارید!

حتماً پیش آمده است که از شما بپرسند «پس، شما نویسنده‌­اید؟» و پس از پاسخ مثبت شما، با واکنشی غیرکلامی از سوی آن­‌ها روبرو شده باشید. پیام‌­های غیرکلامی این افراد تقریباً همیشه دلیلی است بر آن چه واقعاً به آن فکر می­‌کنند. حرکات چهره، ابرو، دهان یا صداهای احساسی مانند «اِ»، «هوووم»، «آها»، «جالبه»، «عجب» و ... نشانه­‌هایی است مبنی بر این که آن­‌ها فکر می­‌کنند شما تنها به این دلیل خود را یک نویسنده فریلنسر می­‌نامید، چون نمی‌­توانید یک شغل واقعی برای خودتان دست‌­و­پا کرده و آن را نگه دارید. آن­‌ها دلایل نادرستی برای بی­‌علاقگی شما به زندگی کارمندی متصورند؛ مواردی مانند این­‌که نمی­‌توانید ساعات کاری 8 تا 17 را تحمل کنید، همیشه با مدیران درگیر هستید یا فکر می­‌کنید از افرادی که «یک کار واقعی» دارند، برتر هستید.

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون وقتی متوجه شوید که یک کارمند معمولی با ساعت کاری موظفی 8 تا 17 ...

  • 40-60 ساعت در هفته را به کار خود اختصاص می‌­دهد و به علاوه به رفت و آمد نیز می­‌پردازد؛
  • مرتباً به رئیس یا ناظر گزارش می­‌دهد؛
  • هر روز به صورت ذره‌­بینی مدیریت می‌­شود؛
  • مجبور است برای افزایش حقوق از ترفیع یا برعکس، برای ارتقای سطح اقتصادی زندگی از رشد کاری صرف‌­نظر کند؛
  • به مدت حداقل 30 سال، عمر خود را با این روش کاری می­‌گذراند.

بنابراین، انتخاب زندگی یک نویسنده فریلنسر، بسیار منطقی به نظر می­رسد.

2. شما یک  قهوه­‌خورِ خیال‌­بافِ تنبل هستید!

حتماً تا به حال اتفاق افتاده است که دوستان، آشنایان و همسایگان با شما تماس گرفته‌­اند تا ...

  • از بچه هایشان مراقبت کنید؛
  • زباله‌­های آن­‌ها را بیرون بیاورید؛
  • کار و وظیفه‌­ی خودشان را به شما محول کنند؛
  • و ...

چرا که نه؟ شما تمام روز در خانه هستید یا در نهایت، در کافی شاپ محله‌­ی خود مشغول خیال­‌بافی هستید؛ مگر نه؟

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون این که در خانه کار می­‌کنید یا ترجیح می­‌دهید از راه دور و در کافی­‌شاپ کار کنید، شما را به یک خیال­‌پردازِ تنبل تبدیل نمی­‌کند. واقعیت این است که تنها برای افرادی که زندگی فریلنسری را درک نمی­‌کنند، دشوار است که به این طریق کار کنند.

نویسندگان بسیاری برای حفظ تنوع و سرزندگی، هر روز پس از یک پیاده‌روی به کافی‌شاپ می‌روند تا نوشتن را در محیطی زنده و پویا از سر بگیرند.
نویسندگان بسیاری برای حفظ تنوع و سرزندگی، هر روز پس از یک پیاده‌روی به کافی‌شاپ می‌روند تا نوشتن را در محیطی زنده و پویا از سر بگیرند.
نویسندگان بسیاری برای حفظ تنوع و سرزندگی، هر روز پس از یک پیاده‌روی به کافی‌شاپ می‌روند تا نوشتن را در محیطی زنده و پویا از سر بگیرند.

3. شما یک دانش‌آموخته‌ی شکست‌خورده‌اید!

شاید شما جزو آن دسته باشید که این مورد مواجه شده باشید: «یعنی شما به دانشگاه رفته‌اید تا مدرک زبان و ادبیات فارسی بگیرید؟». بنابراین، در ذهن این افراد، چون شما با مدرک زبان و ادبیات فارسی نمی­توانستید یک شغل واقعی پیدا کنید، زندگی نویسندگی را انتخاب کردید و خودتان را فریلنسر می­نامید.

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون گرفتن مدرک زبان و ادبیات فارسی یا هر رشته­‌ی دیگری، تضمینی بر این نیست که به یک حرفه‌­ی پردرآمد برسید و داشتن مدرک دانشگاهی تنها به شما کمک می­‌کند که نویسنده بهتری باشید، اما شرطی لازم برای آن نیست. در حقیقت، بسیاری از فریلنسرهای موفق نویسندگی، بدون آموزش رسمی یا دارای مدرک و گواهینامه­‌ای در زمینه­‌های غیرمرتبط با نویسندگی هستند.

5. همه­‌ی نویسندگان فریلنسر از کار افتاده و نااُمید هستند!

تعداد زیادی از نویسندگان فریلنسر هم‌­چنان که اشتغال کارمندی دارند، به عنوان شغل جانبی، فریلنسینگ انجام می­‌دهند. برخی دیگر نیز هستند که تعادلی میان یک شغل کارمندی پاره‌­وقت و فریلنسری ایجاد کرده‌­اند. برخی دیگر ترجیح می­‌دهند تا تمام وقت خود را برای لذت بردن از زندگی نویسندگی اختصاص دهند و افراد زیادی هم هستند که به جای این­‌که مشتریان را خودشان انتخاب کنند، وقت خود را صرف تولید محتوا برای سایت‌­های فریلنسری می­‌کنند. اما آیا همه این نویسندگان، ورشکسته و نااُمید هستند؟

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون نویسندگان زیادی هستند که یاد گرفته­‌اند با ساعات کاری کمتر، هزینه­‌های زندگی و درآمد روزانه خود را با هم‌­دیگر مطابقت دهند. شایان ذکر است، نویسندگان بسیاری هستند که درآمد سالیانه‌­ای بیش از کارمندان و حتی مدیران میان‌­رده در شرکت­‌های بزرگ دارند و به این دلیل، هم­‌چنان مشغول به نویسندگی و تولید محتوا هستند.

Image for post
Image for post

6. فریلنسری، شغلی برای افراد ناشی است!

«چرا شغل خانوادگی­تان را دنبال نمی­‌کنید؟» یا «چرا تا الان حرفه‌­ای یاد نگرفته‌­اید؟»، از جمله پرسش­‌هایی است که بیش­‌تر مواقع می­‌شنوید. از دیدگاه پرسشگر، چون شما مسیر پزشک، مهندس، وکیل یا مدیر شدن را دنبال نکرده‌­اید، پس احتمالاً مهارت و استعداد خاصی ندارید؛ چون، هر کسی می­‌تواند یک نویسنده فریلنسر باشد!

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون یادگیری چگونگی موفق بودن در فریلنسری، به مهارت و تمرین قابل­‌توجهی نیاز دارد. اما، دریافتن این موضوع برای بیش‌­تر افراد تنها با نگاهی به طیف محتوایی که یک نویسنده فریلنسر تهیه می­‌کند، میسر می­‌شود:

  • پست‌­های وبلاگ؛
  • تیتر و عناوین جذاب؛
  • مقالات؛
  • تبلیغات و پویش‌­ها و ایمیل­‌های سریالی؛
  • محتوای صفحات فرود وب­سایت؛
  • مطالعات موردی؛
  • کپی­‌رایتینگ؛
  • پست‌­های رسانه‌­های اجتماعی؛
  • و بسیاری از موارد دیگر!

کافی است از یک غیرنویسنده بخواهید که یکی از موارد بالا را تا یک مهلت معین تولید کند و خواهید دید که بلافاصله آه و ناله و بهانه­‌گیری شروع می­‌شود. به علاوه، بسیاری از نویسندگان مهارت­‌های خاصی دارند که به آن­‌ها کمک می­‌کند تا به سرعت با موضوعات جدید و متفاوت با هم آشنا شده، رشد کرده و درآمد بیشتری کسب کنند.

7. شما منتظر یک جرقه یا الهامی از غیب هستید!

تجربه ترسناک خیره‌­شدن به صفحه خالی کاغذ یا نمایشگر در حالی که فاقد هر گونه ایده یا حتی قادر به فکر کردن یا تایپ یک کلمه باشید، برای غیرنویسندگان کاملاً ملموس است! آن­‌ها فکر می­‌کنند که بیشتر اوقات، زندگی نویسندگی برای فریلنسرها نیز این­‌گونه می­گذرد و شما هم واقعاً وقت زیادی برای نوشتن نمی­‌گذارید و تنها منتظر آن جرقه و الهام می­‌مانید. بنابراین، شما هم مانند آنان تا وقتی چیز جدیدی به سرتان بزند، زمان خود را با چیزهای دیگری پر می­‌کنید؛ مثلاً:

  • بررسی کردن ایمیل؛
  • زیر و رو کردن شبکه­‌های اجتماعی؛
  • تماشای فیلم و سریال؛
  • چرت زدن؛
  • پیاده­روی طولانی و بی هدف؛
  • مرتب کردن کمد و کشوی لباس‌­ها برای هزارمین بار.

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون نویسندگانی که به این روش کار می‌کنند، واقعاً شکست­‌خورده و نااُمید هستند (به مورد 5 نگاه کنید).  شاید شنیده باشید که «Be a WRITER, not a WAITER» یعنی «نویسنده باشید، نه یک پیشخدمت» که منظور آن این است که نباید منتظر درخواست و موضوع باشید، بلکه باید همیشه و در هر حال بنویسید. نویسندگان فریلنسر موفق، یک موضوع انتخاب نمی­‌کنند، سپس بنشینند و منتظر بمانند تا به آن‌­ها از آسمان الهام شود.

8. «خب، پس شما رمان‌نویس و شاعرید!»

گفتگوی زیر حتماً برای شما آشناست!

س: چه شغلی دارید؟

ج: من، نویسنده­‌ی فریلنسر هستم.

س: پس شما نسخه ایرانی جی.کی.رولینگ (نویسنده رمان­‌های هری پاتر) هستید؟

ج: خیر، من رمان‌­نویس نیستم.

همه این پیش‌­فرض­‌ها به این دلیل است که همه نویسندگان داستان‌­نویس و شاعر هستند؛ درست است؟

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون این مسیری نیست که بیش‌تر فریلنسرها طی می­‌کنند. به خاطر تداوم این کلیشه، می­‌توانید فیلم­‌نامه­‌نویسان هالیوود را مقصر بدانید. در واقعیت، اکثر فریلنسرهای موفق، هیچ داستان یا شعری نمی­‌نویسند و در عوض، بیش‌­تر کار و درآمد آن­‌ها از طریق نوشتن برای مجلات، وب­‌سایت‌­های تجاری و مشتریان شرکتی تأمین می­‌شود. برخلاف تصور بسیاری از افراد ناآشنا به نویسندگی، گردآوری منابع و اطلاعات لازم، پردازش آن‌ها و تهیه یک محتوای باکیفیت آسان نیست و ارزش آن بسیار بالاست. به همین دلیل تقاضای بسیار بالایی برای چنین محتوایی وجود دارد و قیمت آن هم ابداً پایین نیست؛ لذا شیوه‌ی کسب درآمد از فریلنسینگ برای نویسندگان گزینه مناسبی است.

تقاضای بسیار بالا برای محتوای باکیفیت، کسب درآمد از فریلنسینگ را به گزینه مناسبی برای نویسندگان متبحر مبدل می‌کند.
تقاضای بسیار بالا برای محتوای باکیفیت، کسب درآمد از فریلنسینگ را به گزینه مناسبی برای نویسندگان متبحر مبدل می‌کند.
تقاضای بسیار بالا برای محتوای باکیفیت، کسب درآمد از فریلنسینگ را به گزینه مناسبی برای نویسندگان متبحر مبدل می‌کند.

9. شما ملالغتی و ایرادگیر هستید!

چون شما یک نویسنده هستید، لذا برای تشخیص اشتباه تایپی، املایی و دستور زبان حس­‌ششم دارید. بنابراین، باید نسبت به محتوا، کپی­‌رایت و دستور زبان نگاهی انتقادی داشته باشید و این بدان معناست که شما ملالغتی هستید و برای نشان دادن قدرت تصحیح برتر خودتان، موظفید هر خطا یا اشتباهی را درست کنید.

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون با این که نویسندگان واقعی از دستور زبان، انتخاب کلمات و انتخاب راهبرد نوشتن آگاهی بسیاری دارند؛ اما اکثر آن­‌ها گوش‌­به‌­زنگ ننشسته­‌اند تا هر متنی را به نقد بکشند. چرا؟ حداقل 3 دلیل برای این واقعیت وجود دارد:

  • یک فریلنسر پرکار، حتماً اشتباه خواهد کرد. پس چرا انگشت اتهام و ایراد را متوجه نویسندگان دیگر کند؟
  • فقط به این دلیل که خطایی مشاهده شده است به این معنا نیست که باید آن را فاش کرد. تا به حال دیده‌­اید که دندانپزشکی سر میز شام شروع به بررسی در هم­ریختگی دندان­‌های مهمانان کند؟
  • و در نهایت، وبلاگ­‌نویسی و دیگر اشکال مختلف نوشتن، بیش­‌تر قوانینی را که در کلاس ادبیات و دستور زبان یاد گرفته‌­اید، نقض می­‌کند.

البته اگر متوجه یک خطای فاحش شدید، بهتر است از روی حُسن­‌نیت، نویسنده یا ویراستار آن را در جریان بگذارید.

با آن که رعایت قواعد نگارشی بسیار بااهمیت است اما بارها شده است که اندکی انعطاف‌پذیری در آن‌ها به کیفیت و گیرایی متن و شعر افزوده است.
با آن که رعایت قواعد نگارشی بسیار بااهمیت است اما بارها شده است که اندکی انعطاف‌پذیری در آن‌ها به کیفیت و گیرایی متن و شعر افزوده است.
با آن که رعایت قواعد نگارشی بسیار بااهمیت است اما بارها شده است که اندکی انعطاف‌پذیری در آن‌ها به کیفیت و گیرایی متن و شعر افزوده است.

10. حتماً مهارت­‌های اجتماعی ضعیفی دارید که فریلنسر شده‌­اید!

این یکی را قبلاً بارها شنیده‌اید، درست است؟ این یکی از حکیمانه‌­ترین کلیشه­های موجود در مورد فریلنسرها و به­‌ویژه نویسندگی فریلنسری است!

«همه­‌ی نویسندگان درون­‌گرا هستند، بنابراین باید:

  • از تعامل انسانی پرهیز کنید؛
  • همیشه در انزوا کار کنید؛
  • رفتار عامه مردم را تحقیر کنید؛
  • باید تنها و افسرده باشید؛

در هنگام مکالمات رو در رو، ترس، وحشت و شاید حتی استفراغ را تجربه کرده و فوبیای برخورد با غریبه‌­ها را داشته باشید.»

این کلیشه کاملاً اشتباه است، چون افراد ناآگاه، نویسندگان فریلنسر را افرادی درون‌­گرا و منزوی توصیف کرده­‌اند که بهترین شاهکار خود را در تنهایی و با صرف وقت زیاد انجام داده‌­اند. اما در حقیقت، نویسندگان مستقل (حتی افراد درون­‌گرا) دارای روابط اجتماعی هستند و می­‌دانند چگونه با نویسندگان دیگر، ویراستاران، بازاریابان و خوانندگان تعامل کنند.

زندگی نویسندگی خود را جدی­‌تر دنبال کنید

حتی در بزرگ­ترین اقتصادهای دنیا نیز کلیشه‌های نادرست زیادی در مورد نویسندگان مستقل و فریلنسرها وجود دارد و افراد زیادی فکر می­‌کنند این کلیشه­‌ها کاملاً با واقعیت تطابق دارد؛ اما واقعاً مهم نیست که «آن­‌ها» چه فکری می­‌کنند. وقتی شما رئیس خود و مسئول تنظیم درآمد و برنامه­‌ی زندگیتان باشید، می­‌توانید هر کاری که تصور می­‌کنید، انجام دهید؛ بنابراین آن زندگی نویسندگی که دوست دارید داشته باشید را برای خودتان ایجاد کنید و با جدیت آن را دنبال کنید تا روز به روز موفقیت­‌های بزرگتری نصیبتان گردد.

با جدیت زندگی نویسندگی که دوست دارید را دنبال کنید تا روز به روز موفقیت­‌های بزرگتری نصیبتان گردد.
با جدیت زندگی نویسندگی که دوست دارید را دنبال کنید تا روز به روز موفقیت­‌های بزرگتری نصیبتان گردد.
با جدیت زندگی نویسندگی که دوست دارید را دنبال کنید تا روز به روز موفقیت­‌های بزرگتری نصیبتان گردد.