هوش هیجانی در زندگی ما
بارها و بارها شنیده ایم که در موفقیت ما تاثیر بسزایی دارد اما کمتر کسی میتواند به صورت دقیق به شما توضیح دهد که چطور از آن بهره برداری کنید.
واقعیت این است که مفاهیمی که به طور عمده در حوزه روانشناختی شکل گرفته در توضیح مخاطبان مشکل ایجاد می کند.
با این همه گاه این مفاهیم به قدری در زندگی ما تاثیر دارند که نیاز است تا حداقل شکل ساده از آن چیزی که در پژوهشگاه ها به دست می آید را برای افراد عادی قابل فهم کرده تا آنها بتوانند از آن استفاده کنند.
در ادامه تلاش میکنیم تا هرچه ساده تر و بدون آن که به مفاهیم علمی صدمه بزنیم تا آنجایی که ممکن است شما را با هوش هیجانی و کاربرد آن در زندگی و کار آشنا کنیم تا از آن بهره برید.


هوش هیجانی، توصیفی متفاوت برای موفقیت
حتماً در اطراف خود افراد موفق بسیار زیاد را انجام دهیم تحصیلات بسیار بالا یا هوش و استعداد عجیب و غریب نیستند اما به موازات آن ها افراد بسیار باهوش و تحصیل کرده و موفق نیستند و حتی از بقیه بسیار عقب دارند تقریباً تمامی این دسته از افراد از کمبود هوش هیجانی زیان دیده اند.
مدتهاست که هوش هیجانی یک راز نیست در واقع همین تفاوت باعث شده تا بسیاری از محققان به بررسی چرایی چنین پدیدهای بپردازد. مدت هاست مردم درباره هوش هیجانی میدانند اما نمیدانند چطور باید آن را کنترل کنند و استفاده کنند.
حقیقت این است که بیشتر انرژی و زمان و منابع مالی و معنوی مردم صرف کسب معلومات، تحصیلات و تجربه می شود. نتیجه این هزینه ها تنها زمانی مؤثر است که بشود هیجانهای خود دیگران و تاثیری که بر زندگی ما می گذارد را درک کرده و از آن استفاده کنند.
علت اول اینکه مردم نمی توانند از هوش هیجانی بهره ببرند این است که متوجه تفاوت آن با آن چیزی که کاریزما یا اجتماعی بودن افراد تصور میکنند، نیستند.
دومین علت آن است که فکر می کنند که این پدیده ذاتی یا ارثی است و نمیتوان آن را کسب کرد پس یا آن را از ابتدا نداریم یا از آسمان برای ما میافتد.برای حل این مشکلات ابتدا باید به هوش هیجانی چیست و پس از آن درک کنیم که چگونه بر زندگی ما اثر می گذارد و در نهایت روش هایی برای بهبود فردی با استفاده از این ابزار بسیار قدرتمند برسیم.


کشف هوش هیجانی
در اواسط قرن هجدهم میلادی در حادثه انفجار که در یک کارگاه احداث خطوط ریلی رخ داد یکی از کارگران بسیار خوش خلق و به اصطلاح اجتماعی که دیگران را مجذوب ادب و اخلاق خود میکرد به شدت از ناحیه جمجمه دچار آسیب شد. یک میله فولادی از قسمت پایین چشم وارد جامعه و سپس انتهای آن از بالای سر خارج شد.
با اینکه پس از کمک پزشکان حال فیزیکی کارگر به طور کامل بهبود یافت اما تغییرات شدید در خلق و خوی او پدید آمد. خوش خلقی جایش را به تندخویی و بی ادبی داد. به مرور زمان هر وقت که بحران پیش میان برد یا فرد هیجان زده میشد به صورت غیر ارادی شروع به پرخاش و ایراد سخنان بی معنی می کرد.
این اولین جرقه برای درک صحیح از آثار هیجانی پدیده ها بر روی مغز انسان بود. دستگاه عصبی انسان از طریق نخاع شوکی پیامهای عصبی را دریافت کرده و به دستگاه لیمبیک که در میانه مغز قرار دارد ارسال می کند و ما در این منطقه پدیده های پیرامون را احساس می کنیم و بعد اطلاعات به قسمت جلوی مغز منتقل شده تا با استفاده از منطق به بررسی پدیده پیرامونی بپردازیم.
هوش هیجانی نقش تبادل کارآمد بین مراکز من منطق و هیجان مغز را بر عهده دارد. چنان چه فردی بتواند این هوش را تعلیم دهد، موفق خواهد شد که از قدرت مغز خود حداکثر استفاده را ببرد.
چهار مهارت در هوش هیجانی
چهار مهارت هوش هیجانی عبارتند از خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه.
این چهار مهارت با همدیگر به ما توانایی تشخیص و درک هیجان را می دهند و اجازه می دهند تا ما از این هیجان برای بهبود وضعیت خود از طریق مدیریت رفتار و روابطمان استفاده کنیم.
در مقاله بعدی هر یک از این مهارت ها را توصیف کرده و اثر آن در برابر هوش شناختی را بر روی زندگی انسان نشان می دهیم.