وقتی لُمپنها پولدار میشوند


آیا مسعود کیمیایی فیلم خوبی ساخته؟ آیا میتوان فعالیت فیلمسازی مسعود کیمیایی را یک فرایند تجزیهپذیر از روند سقوطی سینمای ایران به دوران نزول روابط انسانی توصیف کرد؟ و آیا «قاتل اهلی» که ریشههای ناجوانمردانه قیصر را به دوش کشیده یک دستاورد هنری است؟ این پرسشهایی است که مخاطب پس از تماشای این اثر با خود مطرح میکند. «قاتل اهلی» پرحاشیهترین ساخته مسعود کیمیایی با استقبال به نسبت خوب تماشاگران روبهرو شده. ازآنجاییکه مسعود کیمیایی را با فیلمهای رفاقتی، شفاقتیاش میشناسیم این بار نیز حدسمان درست از آب در آمد و پای سفره لُمپنهایی نشستیم که تنها تفاوتشان تغییر در موقعیت مکانی ازنظر سازمان داستان بندی در سناریو بود. متأسفانه مسعودخان در سینمای ایران مانند بازیگری عمل کرده است که با استفاده از روش متد اکتینگ زندگی شخصی خود را وقف شخصیت فیلمنامه ای میکند که خیانت در رفاقت مهمترین موضوع عنوانشده در نگارش آن است؛ این تفکر خرافاتی که در بافت تأملی این کارگردان صاحبنام ایرانی نفوذ کرده است نه بهروز شده و نه تکامل مییابد. در یک جمله باید کیمایی را ابتداییترین شکل برداشت سینمای ایران از فلسفه کشف هنر هفتم عنوان کرد که با آن میزان وفاداری در دوستی و غیرت مردانه را به نمایش میگذارد از همین رو نمیتوان مسعود کیمیایی را یکی از مؤلفان سینمای ایران برشمرد چراکه سینما تریبون آزاد اعتقادی نیست بلکه تنها جایی است که میتوان با علم تصویر فلسفیدن را به مخاطب آموخت. مسئله دوم واکنش این کارگردان ایرانی به منجلاب شخصیتی در سینمای ایران است که و...