گوشهای از دنیای سرمایهداری
⭕️ دنیای سرمایهداری مثل بازی میمونه. فرض کنید با دوستاتون جمع شدید و قراره با هم بازی کنید. یک توپ داغ میندازن بینتون و نباید بیفته زمین. قاعدتا هرکس سعی میکنه سریع این توپ داغ رو رد کنه به نفر بغلی.
⭕️ جهان سرمایهداری هم همینه. ما توی این جهان ریسکهای سرشاری داریم و کسی که آخرین نفر این ریسکها دستش باشه باخته.
⭕️ به عنوان مثال بحران مالی سال ۲۰۰۸ رو در نظر بگیرید. مردم رفتن وام سنگین گرفتن تا خونه بخرن. (یادتون باشه هرجا بدهی هست یعنی ریسک هست. وقتی شما سکی توی معامله نیست. اگر ریسکی هم باشه در مورد خود خونه است)
⭕️ پس اولین ریسک اینجا ایجاد شد. حالا یک عده دیدن وام مسکن ارزونه. پس چرا خونه بیشتری نخریم؟ رفتن خونه بیشتری خریدن اما به جای اینکه خودشون وام مسکن رو پرداخت کنن، این خونهها رو اجاره دادن. عموما هم اجاره با قیمت پایین به افراد فقیر، دانشجوها، و مهاجران بود.
⭕️ یعنی خریدار خونه ریسک رو منتقل کرد به اجاره کننده خونه. حالا بانکی که وام داده با خودش میگه نکنه اینها نتونن وامشون رو پرداخت کنن. پس رفتن وامهای مسکن رو بیمه کردن به روشی که بهش CDS میگن.
⭕️توی این روش شما میتونی وامی که دادی رو بیمه کنی. میری یک بانک بزرگ و میگی من میترسیم اینهایی که من بهشون وام دادم، وامم رو پس ندن. اون بانک هم میگه باشه بهم ماهی فلان قدر بده، اگر وامت رو پس ندادن من هرچی بخوای بهت میدم.
⭕️حالا اون بانک بزرگ یه عالمه CDS داره که اگر وامهای مسکن پرداخت نشن باید پرداخت عظیمی انجام بده. پس اون هم میره CDSهاشو بیمه کنه. اما دیگه بالاتر از اون که کسی نیست بتونه ریسک رو ازش بخره. یا توکل میکنه به خدا یا ابزار پوشش ریسکی میخره که اگر نکول عظیمی رخ داد توی بازار مسکن، اون بخش رشد خوبی بکنه تا ضررها جبران بشن.
⭕️اما چنین ابزاری به سختی پیدا میشه. اتفاقی که در سال ۲۰۰۸ افتاد همین بود. یکی از بانکهای بزرگ صادر کننده CDSها لمان برادرز بود که بعد از این اتفاق اعلام ورشکستگی کرد و چون همه داراییهاش کاغذی بودن، یعنی بدهی اون بانکها هم دود شد و رکود سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد.
⭕️ میبینید که چطور ریسکها به طور مرتب از این دست به اون دست منتقل میشن. ریسک هرگز از بین نمیره. همیشه هست و در نهایت یک نفر باید پرداختش کنه. کل سرمایهداری یعنی همین. هنر اینه که نفر آخر نباشی. من همیشه گفتم سرمایهداری یعنی اینکه برقها رو خاموش میکنیم و همه دست توی جیب بغل دستی مون میکنیم، وقتی برقها روشن شد هرکس پول بیشتری تونسته باشه از جیب بغل دستیش برداره برده.
⭕️ حضرت امیر حرف جالبی میزنه که در راستای همین موضوعه، «هیچ کاخی برافراشته نشد مگر اینکه کوخی خراب شد»
⭕️ دقیقا همینه. اگر شما درآمدی بیشتر از متوسط رشد یا متوسط بهرهوری داشته باشی، یعنی یک جایی داری یک ریسکی رو میخری. باید حواست باشه که این ریسک رو نباید نگه داری و سریع منتقلش کنی.
⭕️ اگر درآمدت داره سریع رشد میکنه، اگر سرمایهات سریع رشد کرده، داری یک ریسکی رو متحمل میشی که یا خودت در نهایت باید پرداختش کنی، یا اینکه منتقلش کنی به یک نفر دیگه.
⭕️ اون یک نفر دیگه میتونه همسایهات بشه، میتونه یک نفر توی یک کشور دیگه باشه یا حتی یک نفر ده سال بعد باشه.