بررسی یک پارادوکس اجتماعی: آیا باید منابع طبیعی موضوع معامله قرار بگیرند؟

 

🔹 یک پدیده عجیب که احتمالا حداقل یکبار با آن مواجه شدید، پرداخت پول برای رسیدن به مناطق تفریحی است که عمدتا بخشی از منابع طبیعی هستند. این پدیده‌ای است که بارها با آن مواجه شده‌ایم. مساله‌ای که در اینجا قصد مطرح کردن آن را دارم این نیست که منابع متعلق به مردم است و نباید موضوع معامله قرار گیرد، بلکه این است که این مساله خود باعث نوعی پارادوکس در درون انسان می‌شود.

🔹ما برای چه به طبیعت می‌رویم؟ طبیعت انسان را به خاکساری می‌کشاند. هنگامی که کوه‌های سر به فلک کشیده، امواج خروشان دریا، آب‌های بی انتها و ... را می‌بینیم، متوجه خرد بودن انسان و ناتوانی آن می‌شویم و ناخودآگاه احساس نوعی عجز و ناتوانی تمام وجود ما را فرا می‌گیرد. این حس در کنار خود آرامش می‌آورد. اینکه انسان طاغی دیگر خود را هم رده با خدایان نمی‌یابد بلکه به یکباره از خواب غفلت بیدار شده و متوجه می‌شود هرگز به درجه خدایی نخواهد رسید.

🔹 در نتیجه نوعی فروتنی در فرد ایجاد می‌شود که تا پیش از آن هنگامی که «در بورژ (در شهر)» بود چنین حسی را تجربه نکرده بود. هنگامی که انسان در بورژ است و با تمام آن ساخته‌های مصنوعی دست بشر روبرو می‌شود، بدون اینکه چهره‌ای از طبیعت ببیند، این توهم را دارد که انسان به همه چیز دانا و توانا است اما در طبیعت انسان مقهوریت خود را در می‌یابد.

🔹حال در جایی که شما برای مشاهده مقهوریت انسان می‌روید تا آن تبختر انسانی کاسته شود، می‌بینید انسان حتی آن طبیعت را موضوع معامله قرار داده، نوعی سرخوردگی به شما دست می‌دهد. اینجا است که روح شما با پارادوکس درونی مواجه می‌شود. درست به همین علت است که نمی‌خواهید پولی برای مشاهده آن چیزی که خدا آفریده است بپردازید. چون نمی‌خواهید تحمل کنید که انسان حتی چیزی را که هیچ تصرفی در آن نداشته، موضوع معامله قرار می‌دهد.

🔹عصبانیت شما از این نیست که پول پرداخت می‌کنید. شاید حتی پول زیادی پرداخت نکنید اما از این عصبانی می‌شوید که می‌خواهید آن بخش از طبیعت همچنان خارج از دسترس انسان باشد و آن را همانگونه که هست ببینید. نمی‌خواهید خدای یهود (پول) این بخش از طبیعت را نیز دستخوش تغییر کند، انگیزه‌ها را فاسد کند و حرکت‌ها را جهت دهد. به همین خاطر است که عصبانی می‌شوید.

🔹بنابراین معتقدم که منابع طبیعی به هر شکلی، نباید به خودی خود موضوع معامله قرار گیرد. چون پول تمام انگیزه‌ها را فاسد می‌کند.